متاسفانه در طی چند ماه اخیر به دلیل مشغله های فراوان که وانهادن آن ها نیز به هیچ عنوان ممکن نبود و عدم انجام وظایف مذکور نیز نوعی ظلم به حق الناس تلقی می گردید، آن گونه که باید و شاید نتوانستم در خدمت دوستان عزیز و همرهان بزرگوار باشم و زحمت اداره ی وبسایت، عمدتاً بر دوش دیگر عزیزان بوده است.
در هر حال، بعد از چند ماه دوری نسبی از وبسایت، به عنوان مقدمه، چند نکته ی مهم را باید خدمت عزیزان مخاطب وبسایت، خاطر نشان شوم:
1 - چند ماهی است که منطقه ی خاورمیانه دستخوش تغییر و تحولات بسیاری شده است و از این تحولات می توان بوی ظهور منجی عالم بشریت را به خوبی استشمام کرد. به جرات می توان مقطع کنونی را یک نقطه ی عطف در تاریخ به شمار آورد؛ چرا که در سراسر سرزمین های اسلامی، مسلمانان به عنوان امت واحده، در آن واحد، ندای ظلم ستیزی و آزادگی سر داده اند تا خود را از یوغ بندگی حاکمان ستمگر و استکبارگران حامی آنان نجات بخشند. در واقع بعد از 30 سال، پیام انقلابی آخرالزمانی که سیدی بزرگوار از شهر قم آن را آغاز نموده بود، سرمشقی برای بقیه ی مسلمانان شده و موجب گردید تا سایر مسلمانان نیز به پا خیزند. این قیام های ضد استکباری می رود تا مسلمانان را برای استقبال از منجی بزرگ خود حضرت مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) آماده نماید؛ چرا که قیام نهایی مسلمانان نیز قیامی بزرگ بر علیه ظلم و ستم می باشد و تا دل های مسلمانان از کینه ی ظالمین مالامال نباشد، نخواهند توانست منجی خود را یاری کنند. به علاوه، دل هایی که به ظلم و فساد خو کرده اند، نیازی به پیوستن به جنبش ها و قیام های ظلم ستیز نمی بینند؛ به همین دلیل، دل های مسلمین قبل از این که بخواهد به قیام منجی عالم بشریت بپیوندد، باید از حکومت های فاسد و ظالم گسسته شود.
همچنین امروزه کشورهای اسلامی به خوبی دریافته اند که به جز یک رهبر صالح و الهی، هیچ انسانی لایق حکمرانی بر مسلمانان نیست و این امر شرایط را بیش از پبش برای رهبری منجی موعود، حضرت مهدی صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) آماده می نماید.
2 - خطبه های غرای رهبر معظم انقلاب در چند ماه اخیر و طنین و انعکاس زیبای آن ها در سراسر ممالک اسلامی از یک سو و لرزش استکبار از تاثیرات شگرف کلام امام خامنه ای (مد ظله العالی) از سوی دیگر، این نوید را به مسلمانان می دهد که امروزه ممالک اسلامی تشنه ی بهره گیری از چشمه ی جوشان ولایت می باشند و این تشنگی ان شاء الله به زودی با ظهور منجی بزرگ مسلمانان، رفع عطش خواهد شد.(1)
3 - ایام حاضر، شبیه ترین دوران به آخرالزمان توصیف شده در روایات می باشد و هیچ محققی نسبت به این مهم، شک و تردید ندارد. وقایع امروز ایران، لبنان، فلسطین، عراق، مصر، یمن، تونس، مراکش، لیبی، بحرین، عربستان و ... همگی با توصیف روایات پیرامون وقایع عصر ظهور مطابقت دارد. اما به هر حال باید کماکان احتیاط را رعایت نمود و از تطبیق های قطعی و بی و قید و شرط خودداری کرد؛ چرا که مسئله ی « بدأ »، مسئله ی مهمی است که معصومین (علیهم السلام) همواره به آن اشاره نموده اند و تا زمانی که « سفیانی » ملعون خروج ننموده است، همواره باید احتمال آن را مد نظر داشت. پس صحیح و عقلانی خواهد بود، اگر وقایع منطقه را با امید و اشتیاق نظاره گر باشیم، اما بی محابا و بی حساب به تطبیق های قطعی نپردازیم.
4 - همواره باید این نکته را در نظر داشت که دشمن بسیار زیرک و هوشیار می باشد. در حالی که پایگاه های سیاسی استکبارگران و عمال دیکتاتور آن ها یکی یکی توسط مسلمانان فتح می گردد، دشمن استکبارگر یعنی همان فراماسونری جهانی، در حرکتی کاملاً بی شرمانه سعی دارد انقلاب های ظلم ستیز منطقه را که همگی بدون شک وامدار انقلاب اسلامی ایران هستند، به جنبش اغتشاشگر و کاریکاتور وار سبز در داخل ایران پیوند دهد! این تحرکات دشمن نشان می دهد که دشمن همواره هوشیار بوده و تا آخرین نفس از مواضع شیطانی خود عقب نمی نشیند و به همین دلیل هوشیاری ما مسلمانان باید دوچندان باشد.
5 - گرچه انقلاب های ضد استکباری منطقه، نوید پیروزی روزافزون اسلام را در منطقه ی خاورمیانه و ان شاء الله در آینده ای نه چندان دور در سراسر عالم می دهد، اما باید در نظر داشت که سقوط دیکتاتورهای منطقه ی خاورمیانه، پایان کار نیست و دشمن بلافاصله پس از نابودی گماشتگان خود در منطقه، در صدد جبران برآمده و با نفوذ در صفوف انقلابیون، تلاش خواهند نمود تا این انقلاب ها را به انحراف بکشانند و مهره های مورد نظر خود را بر سر کار بیاورند. به همین دلیل، مسلمین باید گوش به زنگ و هوشیار باشند و تنها به سرنگونی حکومت های استبدادگر فعلی بسنده نکنند و به دنبال رهبرانی صالح برای اداره ی کشور باشند.
6 - نکته ی عجیب و و جالبی که در این میان وجود دارد، این مسئله ی مهم است که خداوند همواره به ستمگران نشان داده است که برترین مکر زنندگان است و حوادث اخیر نیز مثالی از این مکر هستند.
فراماسونری جهانی به عنوان مکارترین دشمن توحید در همه ی ادوار، دست به دامان اعداد و ارقام جادویی خویش شده است. مثال های مهمی در این زمینه وجود دارند که برخی از آن ها عبارتند از: تلاش برای تشکیل حکومت جهانی شیطانی 33 سال پس از تولد اسراییل در سال 1980 میلادی (اسراییل در سال 1947 میلادی تاسیس شده بود)، به راه انداختن جنگ 33 روزه علیه حزب الله لبنان در سال 2006 میلادی، و تلاش برای براندازی جمهوری اسلامی در 33 سال پس از تاسیس انقلاب اسلامی ایران (به عنوان مهم ترین دشمن بین المللی خود) در سال 2012 میلادی.
اما خداوند متعال همواره طبق سنت املاء (امهال) خود، به ستمکاران مهلت داده تا بار گناهان خود را سنگین تر نمایند و آتش جهنم را برای خود شعله ورتر نمایند، اما در آخرین لحظات، خداوند مهلت را از ستمکاران ستانده و آن ها را به خاک مذلت می نشاند. به پیروزی رساندن انقلاب اسلامی در سال 1979 میلادی (1 سال قبل از تشکیل حکومت شیطانی فراماسونری جهانی) و پیروزی حزب الله در جنگ تحمیلی 33 روزه مثال هایی از این دست هستند.
نکته ی جالب این که دشمن زخم خورده از سیاست های انقلابی جمهوری اسلامی، تمام هم و غم خود را به کار بست تا قبل از رسیدن جمهوری اسلامی به سی و سومین سالگرد پیروزی خود، سقوط نماید و به همین دلیل، در ابتدا دشمن عزم خود را جزم کرد تا انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 هجری شمسی را به سود دوستان داخلی خود رقم زند و هنگامی که در این عرصه شکست خورد، اغتشاشات و فتنه های بعد از انتخابات ریاست جمهوری را رقم زد تا به زعم خود با ادامه ی این اغتشاشات، بتواند حکومت جمهوری اسلامی ایران را ساقط نماید. اما خداوند متعال که برترین مکر زنندگان است، نه تنها مانع از آسیب وارد آمدن به انقلاب اسلامی و الهی ایران شد، بلکه مقارن با سی و دومین دهه ی فجر انقلاب اسلامی، زنگ نابودی دیکتاتورهای عامل دجال آخرالزمان (فراماسونری جهانی) را به صدا در آورد تا در واپسین لحظه های تحرکات دشمن برای مقابله با انقلاب الهی ایران، پایگاه های دشمن یکی پس از دیگری در منطقه متزلزل گردد و مکر دشمن به خود وی برگردد و ان شاء الله در آینده ای نزدیک، طومار زندگی دجال برای همیشه در هم پیچد.
7 - برخی از روایات مربوط به آخرالزمان، ذکر کردهاند که بعد از تشکیل حکومت زمینهساز ظهور در ایران، فتنهها و درگیریهای داخلی در ایران پدید خواهد آمد که مهمترین این فتنهها در سالهای نزدیک ظهور به وقوع خواهد پیوست؛ تا جایی که برخی از محققان، تعلّل در ورود سپاه ایران به عراق را بعد از خروج سفیانی، ناشی از همین مسئله میدانند. این محققان میگویند که مطابق برخی از روایات، به رغم این که خراسانی، سفیانی و یمانی در یک روز خروج میکنند، اما سفیانی با وجود درگیری در چند نبرد پشت سر هم، زودتر از ایرانیان همسایه ی عراق و دارای حکومت مقتدر، به عراق میرسد؛ مطابق تعدادی از روایات، احتمالاً علّت بروز این تأخیر، وقوع فتنهها و درگیریهای داخلی در ایران طی ایام مذکور است که موجب میگردد تا ایرانیان ابتدا به امور داخلی و سر و سامان دادن به آن مشغول باشند و بعد از فرو نشاندن فتنه ی داخلی، عزم خود را برای مقابله با سفیانی در عراق جزم کنند.
از آنجا که روایات مربوط به این فتنهها و درگیریهای داخلی، متعدد، پراکنده و بعضاً طولانی هستند، سخن را کوتاه مینماییم و جمعبندی تعدادی از نویسندگان بزرگ و محققان کارکشته ی عرصه ی مهدویت را در این بخش ذکر میکنیم:
الف) در صدمین شماره ی نشریه ی ماهنامه ی موعود که به صورت ویژه نامه در هفته ی اوّل خرداد ماه 1388 (دو هفته قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال 88) منتشر شد، مصاحبهای با محقّق معروف مهدویت، جناب آقای حجت الاسلام علی کورانی انجام گردیده بود که متن آن به شرح زیر میباشد:
« چنان که من از روایات جستوجو کردهام، در سال ظهور امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در داخل ایران درگیری سیاسی بین دو جناح وجود خواهد داشت. یکی جناحی که خواهان تسلیم نمودن و تقدیم دولت و نظام به امام (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است و جناحی که مخالف این امر است. در حدی که درگیری و نزاع بر سر این مسئله میباشد و سرانجام یاران امام پیروز میشوند و رهبرشان ـ خراسانی ـ در معیت فرمانده ی سپاهش ـ شعیب بن صالح ـ نزد امام در عراق میروند و امور را به دست مبارک حضرتشان میسپارند... »(2)
ب) محقق و نویسنده ی برجسته ی عرب، جناب آقای مجتبی السادة در کتاب گرانسنگ خود با عنوان شش ماه پایانی (به عربی: الفجر المقدس المهدی (علیه السلام) و ارهاصات الیوم) و در هنگام ذکر وقایع ماه رجب چنین میگوید:(3)
روایات به این امر اشاره دارند که ایرانیان پس از طولانی شدن جنگ با دشمنان خود، با سید هاشمی که شعیب بن صالح را به عنوان فرمانده سپاه خویش برگزیده، بیعت میکنند. احادیث، میدان جنگ ایرانیان با دشمنان را در خارج آن سرزمین، یعنی عراق و شام و فلسطین بیان میکند که حاکی از ثبات سیاسی آنها در داخل کشور است؛ البته به جز آشفتگی مختصری که به واسطه ی جریان (قرقیسیا) در وضعیت ایران به وجود میآید؛ از آنجا که این واقعه اساساً جنگ میان سفیانی، ترکها، بعضی از غربیان و بخشی از سپاهیان و نیروهای عراقی است و با توجه به اینکه ایرانیان با میدان و معرکه ی جنگ فاصله ی چندانی ندارند، تصمیم میگیرند در آن شرکت کنند، ولیکن به جهت بهبود وضعیت داخلی از قرقیسیا صرف نظر میکنند و به کشور خود باز گشته و برای مقابله با سفیانی که در غائله ی قرقیسیا پیروز شده، مهیا میشوند. »
همان گونه که ملاحظه فرمودید، محققان از بررسی مجموعه ی روایات آخرالزمانی، چنین دریافتهاند که در سال ظهور حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، درگیریهای داخلی در ایران به وجود میآید. البته در مطلبی که جناب آقای مجتبی الساده بیان کردند، مسئله ی تصمیم ایرانیان برای حضور در قرقیسیا، کمی بعید به نظر میرسد و احتمالاً این مسئله مربوط به تحلیل شخصی آقای الساده میباشد؛ چرا که روایات، شیعیان را از حضور در قرقیسیا منع کرده و نبرد قرقیسیا را جنگ بین ظالمان خواندهاند. بنابراین بعید به نظر میرسد که ایرانیان زمینهساز ظهور و یاران مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به روایات توجهی نداشته باشند. امّا احتمالاً ایرانیان برای حمایت از شیعیان عراق، لبنان و مسلمانان فلسطین که با سفیانی درگیر شدهاند، قصد خروج ار مرزهای ایران و ورود به عراق را دارند که احتمالاً در مراحل ابتدایی این امر، درگیریهای داخلی پدید میآید و ایرانیان به امور داخلی و سامان دادن به آن مشغول میشوند که این امر موجب پیروزی سفیانی در عراق و انجام جنایات توسط وی در عراق میگردد و این تعلل، موجب میگرد تا سفیانی از شمال تا جنوب عراق را اشغال نماید و در هنگام رسیدن به مرزهای جنوبی مشترک با ایران، ایرانیان که به امور خود سامان دادهاند، عزم مقابله با سفیانی نموده و در منطقه ی خوزستان با وی درگیر شده و طعم اوّلین شکست را به سفیانی میچشانند.
به جز مطلب فوق که مورد اختلاف بین محققین است، عمده ی محققان بر سر این مطلب که در سال ظهور، درگیریهای داخلی در ایران به وقوع میپیوندد، اشتراک نظر دارند. این مرحله که مرحله ی ششم گام ایرانیان به سوی زمینهسازی ظهور است و در طی آن تعدادی از نیروهای منافق داخل کشور، شناسایی و پالایش میگردند، هنوز به وقوع نپیوسته است، اما به نظر میرسد که در سالهای اخیر، شواهدی از نزدیک بودن این امر، در حال آشکار شدن است.
فتنه ی سال 88 که بعد از انتخابات ریاست جمهوری به وقوع پیوست، یکی از بزرگترین فتنههایی بود که جمهوری اسلامی ایران بعد از انقلاب به خود دید. در این فتنه تعدادی از خواص دسیسه گر و نفوذی دشمن که به خصوص در دوره ی 8 ساله ی ریاست جمهوری خاتمی، قدرت یافته بودند، زمینه را برای تحرکات بعدی خود فراهم نمودند و به همراه تعدادی از عناصر فریب خورده، فتنهای بزرگ فراهم کردند، به نحوی که سرمایههای بزرگ جانی و مالی حکومت زمینهساز ظهور، در این میان هدر رفت و در راه اطفای فتنه خرج شد. این فتنه، دشمنان انقلاب را خوشحال کرد و دل رهبر معظم انقلاب و دوستان انقلاب اسلامی را به درد آورد. در این فتنه، فجایع بزرگی چون اهانت به بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی(قدس سره)، جنایات بزرگ روز عاشورا و توهین و ضرب و شتم عزاداران حسینی در این روز، به وقوع پیوست که در تاریخ انقلاب بیسابقه بوده است. به همین دلیل میتوان این فتنه را به درستی، بزرگترین فتنه ی تاریخ انقلاب دانست. فتنه ی مذکور، گرچه همان فتنه ی ذکر شده در روایات نیست و با فتنه ی ذکر شده که در سال ظهور پدید میآید، تفاوت دارد، اما فتنه ی پس از انتخابات سال 1388 هجری شمسی، به احتمال زیاد پایهگذار فتنه ی بزرگ ایران در سال ظهور حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) میباشد. این مسئله چندان دور از انتظار نیست؛ زیرا:
الف) بعد از فروکش فتنههای پس از انتخابات، گرچه اوضاع کشور به وضعیت عادّی برگشت و آرامش در سراسر کشور حکمفرما گردید، اما آرامش فعلی، آرامش قبل از طوفان و آتش زیر خاکستر میباشد و همان گونه که رهبر معظم انقلاب فرمودند، فتنههای بزرگتری در پیش رو است،(4) در واقع بسیاری از سران فتنه و عوامل پیاده نظام جریان شوم سبز، به دور از دست محاکم قضایی، در لاک خود فرو رفتهاند و منتظر مهیا شدن شرایط برای عرض اندام مجدد هستند. اعلامیههای متعدد این جریان شوم برای حضور طرفداران خود در اغتشاشات به مناسبتهای گوناگون از جمله سالگرد 22 خرداد، تولّد سران فتنه، روز عاشورا و ... حکایت از مزمزه کردن شرایط کشور توسط سران فتنه برای سوء استفاده از اغتشاشات احتمالی دارد. بنابراین هیچ بعید نیست که در آیندهای نزدیک و با درگیر شدن ایران در تحرکات آخرالزمانی منطقه ی خاورمیانه، جریان فتنه و جنبش سبز ماسونی از موقعیت سوء استفاده نمایند و اوضاع کشور را مجدداً دچار اغتشاش نمایند. این جریان فتنهگر که حمایتهای ایران را از مردم مظلوم و مسلمان لبنان و فلسطین برنمیتابد و شعار نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران را سر میدهد، به احتمال زیاد هنگام تلاش ایران برای مقابله با سفیانی در آخرالزمان، مجدداً شعار « نه غزّه، نه لبنان و احتمالاً نه عراق!!! » میدهد و با سوء استفاده از فشارهای خارجی وارد شده بر ایران، از داخل نیز به مسئولان اداره کننده ی کشور فشار وارد مینمایند تا به خیال خود نظام اسلامی ایران را از درون نابود کنند. اما ان شاء الله مطابق توصیف روایات، از یاران حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و طرفداران نظام اسلامی شکست خورده و برای همیشه طومارشان در هم پیچیده خواهد شد.
ب) همان گونه که در سطور فوق اشاره شد، در سال ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در درون ایران که حکومت زمینهساز ظهور میباشد، درگیریهایی بین دو گروه اصلی از احزاب پدید میآید و این احزاب و طرفداران آن ها، درگیریهای جدی با یکدیگر پیدا میکنند. مطابق روایات، یکی از این گروهها، طرفدار خط مشی مذهبی و خواهان سپردن زمام امور به دست مبارک امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) میباشند و گروه دوم مخالف این امر هستند. درگیری بین این دو گروه صورت گرفته و پیروزی از آن گروه مذهبیون و طرفداران حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) خواهد بود.
حال اگر نگاهی مجدد به فتنههای پس از انتخابات بیندازیم، درمییابیم که ترتیب جمعیتی گروههای درگیر در اغتشاشات پس از انتخابات، شباهتهای جالبی با توصیف روایات در مورد گروههای درگیر در ناآرامیهای ایران در سال ظهور دارند. در واقع فارغ از این که چه کسی در انتخابات به کدام کاندیدا رأی داده است، بعد از اعلام نتایج انتخابات، تعدادی از افراد وابسته به غرب، خائن یا فریب خورده، به سرپرستی تعدادی از کاندیداهای فتنهگر انتخابات، فتنهای بزرگ را علیه نظام، انقلاب و اسلام تدارک دادند. به خصوص بعد از نماز جمعه ی معروف رهبر معظم انقلاب، افرادی که فریب سران فتنه را خورده بودند و دشمنی ذاتی با نظام، انقلاب و اسلام نداشتند، به دامن نظام برگشتند و راه خود را از فتنهگران جدا کردند و افراد باقیمانده در صف معترضان، بدون هیچ عذر و بهانهای و با شایعه ی تقلب در انتخابات، علیه انقلاب و اسلام به فتنهگری پرداختند. از آن زمان به بعد، گروهی در صف معترضان باقیماندند که به جز فتنهگری، هدف دیگری نداشتند. از آن هنگام، ایران صحنه ی تقابل 2 گروه عمده بود: 1 - گروه اکثریت که حامی انقلاب، رهبری، ولایت فقیه و معتقد به پرچمداری ولایت فقیه تا زمان ظهور مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بودند؛ 2. گروه اقلیت که شامل طیف گوناگونی از معاندان اسلام، انقلاب و رهبری ولایت فقیه بودند که این افراد شامل لائیک ها، گروههای سکولار، سلطنتطلبان، دشمنان اسلام، منکران وحی (همچون عبدالکریم سروش و طرفدارانش)، منکران وجود امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) (شامل اکبر گنجی و حامیانش)، طرفدران همجنس بازی و گروههای منحرف اعتقادی همچون بهائیت (شامل شیرین عبادی)، تعداد زیادی از منافقان و معاندان با انقلاب شامل علیرضا نوری زاده، محسن سازگارا، مجاهدین خلق و طرفدرانشان و نیز طرفدران اسلام آمریکایی که اسلامی توأم باتساهل و تسامح و مخالف جهاد و مقاومت است، بودند. این گروه اقلیت، همگی مخالف پرچمداری ولایت فقیه تا زمان ظهور مهدی موعود(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بودند و با مفاهیمی که مقاومت آخرالزمانی مسلمانان را به قیام جهانی مهدی موعود(عجل الله تعالی فرجه الشریف) پیوند میزند (همچون حمایت از ملّت مظلوم فلسطین و مجاهدان لبنانی مورد عنایت ویژه ی امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)) سرستیز داشتند.
آری! دو گروه درگیر در فتنههای پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 هجری شمسی ایران، دقیقاً مشابه گروههای درگیر در فتنههای سال ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در ایران بودند. گرچه فتنههای یاد شده همان فتنههای ذکر شده در روایات نیستند، اما به نظر میرسد که همین گروهها، در سال ظهور مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیز مجدداً بر سر حمایت یا ضدیت با پرچمداری ولایت فقیه، با یکدیگر درگیر شوند که این امر با توجه به عدم دستگیری تمامی عوامل ضدّ انقلاب فتنههای اخیر، نا محتمل نیست. البته مطابق توصیف روایات، ان شاءالله در فتنههای مربوط به سال ظهور نیز، مجدداً طرفداران پرچمداری ولایت فقیه، پیروز شده و این بار، پرچم را به رهبری رهبر بزرگوار خود سید خراسانی، به دست صاحب اصلی مسلمانان، یعنی حضرت مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) خواهند سپرد.
ذکر یک نکته ی مهم: منظور از حامیان ولایت فقیه در سطور فوق، تنها رأی دهندگان به یک کاندیدای خاص نیست، بلکه همه ی رأی دهندگانی که به هر کاندیدایی رأی دادند و پس از سخنرانی رهبر معظم انقلاب، از فتنهگران دوری و بی زاری جستند، در این گروه قرار میگیرند و رأی دهندگان به هر کاندیدایی که پس از اتمام حجت رهبر عظیم الشأن انقلاب، در صف فتنهگران قرار گرفتند، در زمره ی دشمنان ولایت فقیه قرار میگیرند.
8 - در بحبوبه ی عصر ظهور و همزمان با تواتر وقوع نشانه های ظهور، باید بیش از پیش مراقب مدعیان مهدویت بود. روایات متعددی وجود دارند که از بروز و ظهور مدعیان مهدویت در واپسین روزهای قبل از ظهور خبر می دهند؛ به همین دلیل همه ی مسلمانان می بایست در عصر کنونی که نشانه های ظهور یکی پس از دیگری حادث می گردند، ضمن حفظ امید، هوشیاری و آمادگی خود، از افتادن در دام شیطانی مدعیان مهدویت بپرهیزند.
.: Weblog Themes By Pichak :.